آشنایی با ثروتمند ترین مرد جهان

اوناسیس هرگز دانش آموز خوبی نبود و همین امر شاید سبب شد که درس را رها کند و بعنوان ثروتمندترین مرد جهان شناخته شود.

مجید سلطانی/اقتصاد ایران

 

آریستوتل اوناسیس، که اکثر افراد او را “آری” صدا می‌زدند، در ۱۵ ژانویه ۱۹۰۶ در ازمیر (در ترکیه کنونی) به دنیا آمد. خانواده او یونانی بودند.او هرگز دانش‌آموز خوبی نبود و در مدرسه به خوبی عمل نکرد، که موجب نارضایتی پدرش شد که امیدوار بود آری به جای او در تجارت سیگار خانوادگی مشغول شود. پس از آنکه ترک‌ها در سال ۱۹۲۱ به شهرش حمله کردند، آنassis تصمیم گرفت به بوئنوس آیرس برود. در سال ۱۹۲۳، او شغف به عنوان مهندس تلفن پیدا کرد. فقیر اما باهوش، به مکالمات تجاری گوش می‌داد و از اطلاعات آن برای تنظیم معاملات خود استفاده می‌کرد.

شانس آنassis به زودی تغییر کرد و او زندگی خوبی با لباس‌های گران‌قیمت آغاز کرد. توانایی او در بازآفرینی خود به عنوان “تاجر مهم” در طول روز، در حالی که شب‌ها در پوشاک کارگری به کار می‌پرداخت، نشانه‌ای از مهارت‌های اجتماعی و تجاری زیرکانه او بود.

ثروت اولیه در توتون

ایده بزرگ اول Onassis در اواسط دهه ۱۹۲۰ به ذهنش رسید، وقتی که به صورت تصادفی به یک تماس تلفنی درباره یک “فیلم ناطق” گوش داد که شخصیت اصلی آن سیگار می‌کشید. Onassis ایده‌ای برای راه‌اندازی برند سیگار خود با هدف بازار زنان پیدا کرد. او خواننده اپرا، کلاودیا موزیو، را به عنوان مدل ایده‌آل انتخاب کرد. برای اینکه او را قانع کند تا در ملاعام سیگار برند او را بکشد، با دسته‌ای بزرگ از گل‌ها به اتاق آرایش او رفت.

به طرز شگفت‌آوری، Onassis توانست او را فریب دهد. او، البته، سیگار برند او را کشید. این رابطه برای Onassis بسیار سودآور بود و تا سن ۲۵ سالگی، تجارت توتون او را به یک میلیونر تبدیل کرد. با تکیه بر ثروتش، او دریافت که ثروتمندان اصلی، کسانی هستند که توتون را حمل می‌کنند و نه تولیدکنندگان سیگار. این درک در اوج بحران بزرگ اقتصادی به او رسید. در زمانی که همه در حال خروج از صنعت حمل و نقل بودند، Onassis توانست شش کشتی را با کمتر از نصف قیمت معمولی آن‌ها خریداری کند.

افزایش ثروت در طول جنگ جهانی دوم

با آغاز جنگ جهانی دوم، Onassis ناوگان کشتی‌های باری خود را به پاناما منتقل کرد که به او وضعیت معافیت از مالیات داد و هزینه‌های عملیاتی او را کاهش داد، به طوری که او یکی از کم‌هزینه‌ترین تاجران حمل و نقل در جهان شد. او با دولت ایالات متحده توافقی انجام داد که در آن، قیمت‌های کاهش‌یافته‌ای برای حمل و نقل تجهیزات نظامی ارائه داد و در عوض، دولت ایالات متحده قیمت‌های بسیار مناسبی برای کشتی‌های اضافی جنگی به او داد، با وجود ممنوعیت خرید تجهیزات اضافی نظامی توسط غیرشهروندان. این توافق به او اجازه داد تا یکی از بزرگ‌ترین ناوگان‌های خصوصی جهان را بسازد. گزارش شده است که Onassis هرگز در طول جنگ هیچ کشتی‌ای را از دست نداد. دلایل این موضوع از خوش‌شانسی بسیار زیاد تا انجام توافقات با هر دو طرف متغیر است، هرچند هیچ مدرک قابل‌قبولی برای اثبات این ادعا وجود ندارد.

زندگی شخصی

اوایل دوران شغلی Onassis، او با چندین زن معروف از جمله گرتا گاربو رابطه داشت. در سال ۱۹۴۶، او با آتنا لیوانوس، دختر ثروتمندترین تاجر حمل و نقل در جهان و زنی که تقریبا نصف سن او بود، آشنا شد. آن‌ها ازدواج کردند و دو فرزند داشتند.

با این حال، به زودی هر دوی آن‌ها روابط خارج از ازدواج داشتند. در سال ۱۹۵۷، Onassis با ماریا کالاس، یکی از معروف‌ترین خوانندگان اپرا در جهان، آشنا شد. Onassis به شدت به رابطه‌اش با کالاس افتخار می‌کرد و شروع به به نمایش گذاشتن آن کرد. آتنا از این موضوع بسیار خجالت‌زده شد و در سال ۱۹۶۰ از او طلاق گرفت.

چند ماه قبل از قتل جان اف. کندی، Onassis با جکی کندی، ملکه آمریکا، دوست شد. در دوران عذاب پس از مرگ JFK، جکی به دنبال دوستی Onassis بود و به تدریج، آن‌ها عاشق یکدیگر شدند. در سال ۱۹۶۸، این دو در جزیره خصوصی Onassis ازدواج کردند. به طور کلی، واکنش عمومی آمریکا به این خبر بسیار منفی بود. یکی از تیترهای روزنامه‌ها نوشت: “جکی، چگونه این کار را کردی؟”

پسر Onassis، الکساندر، در دوران کودکی به عنوان یک فرد بدنام شناخته می‌شد، اما وقتی بزرگ شد، Onassis اصرار داشت که پسرش برای او کار کند. در سال ۱۹۷۳، الکساندر در یک سانحه هوایی هولناک جان باخت. Onassis به شدت از دست دادن پسر و وارثش آسیب دید.

اولمپیک ایرلاینز

در سال ۱۹۵۶، خطوط هوایی یونان به طور کلی با مشکلات اقتصادی مواجه شدند و شرکت‌هایی مانند TAE تحت تأثیر اعتصابات و کمبود نقدینگی قرار گرفتند. دولت یونان تصمیم گرفت که این شرکت‌ها و دیگر شرکت‌ها را به بخش خصوصی واگذار کند و در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۵۶، Onassis قراردادی امضا کرد که به او حقوق عملیاتی صنعت حمل و نقل هوایی یونان را اعطا می‌کرد. وقتی Onassis در طول مذاکرات شنید که به دلیل مسائل حق نشر نمی‌تواند از پنج حلقه المپیک در لوگوی خود استفاده کند، او تصمیم گرفت که یک حلقه ششم اضافه کند.

عملیات به طور مؤثر از سال ۱۹۵۷ آغاز شد، با یک DC-4، دو DC-6 و ۱۳ DC-3. در سال بعد، ۲۴۴,۰۰۰ مسافر حمل و نقل شدند. این توافق تا تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۷۴ ادامه داشت، زمانی که تعدادی از عوامل (از جمله یک سری اعتصابات، کمبود مسافران، افزایش قیمت سوخت، و قانونی از دولت یونان جدید که ممنوعیت اخراج کارکنان را برای Olympic Airways به همراه داشت) باعث شد که Onassis قرارداد خود را فسخ کند.

پس از این رویداد، پاول ایوانیدیس، یکی از مدیران ارشد Olympic Airways، در مورد Onassis گفت: “در عمق وجودش، [او] نمی‌خواست Olympic Airways را رها کند. او به داشتن یک خط هوایی افتخار می‌کرد. این چیزی بود که به آن بسیار افتخار می‌کرد. این موفقیت او بود. او به دریا متعهد بود، اما Olympic معشوق او بود. ما می‌گفتیم که او تمام پولی را که از دریا به دست می‌آورد، با معشوقش در آسمان می‌گذارد.”

دوران Onassis در راس Olympic Airways به عنوان یک دوران طلایی شناخته می‌شود، به دلیل سرمایه‌گذاری‌هایی که در آموزش و خرید فناوری‌های پیشرفته انجام داد. به عنوان مثال، در سال ۱۹۵۹، او قراردادی با De Havilland برای خرید چهار جت Comet 4B امضا کرد. Onassis همچنین به خاطر توجه به کیفیت خدمات معروف بود، که او را به خرید ظروف طلای پوشیده و شمع‌ها برای خدمات غذاخوری بخش کلاس اول ترغیب کرد.

عربستان سعودی

در دوران شکوفایی نفتی دهه ۱۹۵۰، Onassis در حال مذاکره نهایی با پادشاه عربستان سعودی برای securing یک قرارداد حمل و نقل نفت با تانکر بود. از آنجا که شرکت نفت عربی-آمریکایی (که اکنون شرکت نفت سعودی عربی است، اما هنوز به نام آرامکو شناخته می‌شود) بر نفت عربستان سعودی انحصار داشت، دولت ایالات متحده از این معامله تانکری نگران بود. تا سال ۱۹۵۴، سیاست خاصی برای عربستان سعودی وضع شده بود که علاوه بر تقویت “وضعیت ویژه” ایالات متحده، باید “تمام اقدامات مناسب را برای لغو” توافق بین دولت سعودی و Onassis برای حمل نفت عربستان سعودی با تانکرهایش انجام دهد و “در هر صورت، توافق را غیرقانونی کند”. این ترتیب می‌توانست کنترل انحصاری نفت عربستان سعودی توسط شرکت‌های نفتی آمریکایی را پایان دهد، اما توسط دولت ایالات متحده جلوگیری شد.

به همین دلیل، او هدف دولت ایالات متحده قرار گرفت و در سال ۱۹۵۴، FBI Onassis را به دلیل کلاهبرداری علیه دولت ایالات متحده مورد تحقیق قرار داد. او به نقض ماده مربوط به تابعیت قوانین حمل و نقل که نیاز به مالکیت تمامی کشتی‌هایی که پرچم ایالات متحده را نمایش می‌دهند توسط شهروندان آمریکایی دارد، متهم شد. Onassis به گناه اعتراف کرد و مبلغ ۷ میلیون دلار پرداخت کرد.

شکار نهنگ

بین سال‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۵۶، Onassis در شکار نهنگ‌ها در سواحل غربی آمریکای جنوبی موفقیت کسب کرد. اولین اکتشاف او سود خالص ۴.۵ میلیون دلار به همراه داشت. توافقات بین‌المللی تعداد، اندازه و تاریخ‌های شکار نهنگ‌ها را محدود می‌کرد. کشتی کارخانه Onassis و کشتی‌های شکارچی مرتبط با آن توجه کمی به این محدودیت‌ها داشتند. روزنامه نهنگ‌داری نروژی اتهاماتی را بر اساس شهادت‌های ملوانان، از جمله یکی که توسط برونو شلاگه‌که که در کشتی کارخانه Olympic Challenger کار می‌کرد، مطرح کرد: “تکه‌های گوشت تازه از ۱۲۴ نهنگ‌هایی که دیروز کشتیم هنوز روی عرشه باقی مانده است. از میان آن‌ها، فقط یکی را می‌توان بزرگسال محسوب کرد. تمام حیواناتی که در دام تیرکمان قرار می‌گیرند، به خون سرد کشته می‌شوند.”

در سال ۱۹۵۴، دولت پرو ادعا کرد که ناوگان Onassis در فاصله ۳۲۰ کیلومتری (۲۰۰ مایل) از سواحل پرو بدون مجوز در حال شکار نهنگ است و کشتی‌های نیروی دریایی را برای متوقف کردن آن‌ها ارسال کرد. هواپیماهای نیروی هوایی پرو نیز ارسال شدند و بمب‌هایی را انداختند که در نزدیکی کشتی کارخانه منفجر شد. بیشتر کشتی‌های ناوگان توسط کشتی‌های پرو گرفته شدند و به پایتا منتقل شدند، جایی که آنها بازداشت شدند.

این کسب و کار پس از فروش آن به شرکت شکار نهنگ Kyokuyo Hogei Kaisha، یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های شکار نهنگ ژاپن، به مبلغ ۸.۵ میلیون دلار پایان یافت. مقامات نروژی مشکوک به نقش هالمر شاخت در فعالیت‌های شکار نهنگ Onassis بودند. شاخت قبلاً با معاملات عربستان سعودی Onassis ارتباط داشته است.

درگذشت و میراثی که بر جای ماند

Onassis در سن ۶۹ سالگی در تاریخ ۱۵ مارس ۱۹۷۵ در بیمارستان آمریکایی پاریس در نیوی-سور-سن، فرانسه، به علت نارسایی تنفسی، عارضه‌ای از میاستنی گراویس که در سال‌های آخر عمرش به آن دچار شده بود، درگذشت. او در جزیره اسکورپیوس در یونان دفن شد، در کنار پسرش، الکساندر، و خواهرش، آرتمیس. وصیت‌نامه Onassis یک بنیاد خیریه به یاد پسرش تأسیس کرد، بنیاد نفع عمومی الکساندر اس. اوناسیس، که ۴۵٪ از اموال Onassis را دریافت کرد. باقی‌مانده اموالش به دخترش، کریستینا، واگذار شد. سهم کریستینا پس از مرگ او به تنها فرزندش، آتنا، منتقل شد که به نوبه خود یکی از ثروتمندترین زنان جهان شد.

جکی اوناسیس نیز سهم خود از املاک را دریافت کرد و گزارشی مبنی بر دریافت ۱۰ میلیون دلار (بر اساس منابع دیگر ۲۶ میلیون دلار) منتشر شد، که توسط برادر شوهرش تد کندی مذاکره شده بود. این مبلغ گفته می‌شود که تحت مدیریت مالی همراهش، موریس تمپلزمن، به چند صد میلیون دلار افزایش یافت.

بویینگ ۷۲۷ که جسد Onassis را حمل کرده بود، بعداً به قیمت ۱۰۰,۰۰۰ دلار توسط یک مهندس برق آمریکایی خریداری شد و به یک اقامتگاه خصوصی غیرمعمول در هیلزبورو، اورگن تبدیل شد.

منابع:
https://www.biography.com/history-culture/jacqueline-kennedy-onassis

https://www.greece.org/poseidon/work/modern-times/onassis.html

https://www.britannica.com/biography/Jacqueline-Kennedy-Onassis

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا