سقوط بدمینتون با سرعت نور
بدمینتون این روزها به رشته ای تبدیل شده است که نه برای کسی مهم است و نه کسی دلش می خواهد این رشته پیشرفت کند.
مجید سلطانی: بزرگی از اهالی ورزش میگفت: ورزش ایران مانند یک چرخ دستی است که از کوهی به پایین در حرکت است و هر چه میگذرد سرعت این سقوط بیشتر میشود و در نتیجه مهار آن غیر ممکن خواهد بود. امروز در بسیاری از رشتههای ورزشی مانند بدمینتون این سقوط را شاهد هستیم. در رشته بدمینتون شرایط به راستی بدتر است این ورزش با ناکارآمدی که در سیستم قهرمانی و عدم موفقیت در مدال آوری نشان میدهد گویی میل پیوستن به فدراسیون ورزشهای همگانی را در خود دارد.
این یادداشت در زمانی نوشته میشود که لیگ برتر بدمینتون ایران در حال برگزاری است ولی متاسفانه تنور این رقابتها نه تنها داغ نیست بلکه به کلی سرد و تعطیل شده است. بسیاری از علاقمندان که در سالهای گذشته این رقابتها را دنبال میکردند امروز حتی نمیدانند بازیها در حال برگزاری است.
بحران و حاشیه در تیمها نیز سر به فلک میزند تا جایی که کارد به استخوان کاپیتان یکی از تیمها میرسد و از نبود امکانات اولیه مانند خوراک و اسکان سخن میگوید او همچنین میگوید بسیاری از بازیکنان بدون قرارداد بازی میکنند و حتی از آینده نزدیک خود بی خبر هستند. نکته جالب اینجاست که این تیم قهرمان سال گذشته لیگ برتر کشور است و وضعیت اسفناک امروز نتیجه تیم داریهای بی برنامه و غیرحرفهای است. یا تیمها دست شهرداریها و سازمانهای زیر مجموعه آن است یا نهادهای نظامی که این ورزش برایشان اولویت هزارم است و اصلا بعنوان یک پروژه مهم به آن نگاه نمیکنند. تیمهایی از این دسته با ظهور ناگهانی و قراردادهای فصلی بالا نسبت به سال گذشته بازیکن مطرح ملی پوش را جذب میکنند و تنها برای پر کردن رزومه مدیران خود نظم سازمانی این ورزش را بر هم میزنند. این مجموعهها اگر میل به خدمت به این رشته ورزشی را داشتند میتوانستند در پایه این رشته سرمایههای خود را بریزند ولی همانطور که اشاره شد هدف چیز دیگری است.
از طرفی هم خبری از اسپانسر و درآمد بیرونی و سرمایه گذار در بدمینتون نیست و افراد معدودی عاشق این رشته هستند که از جیب خود مدتی هزینه میکنند و فردا روزی پشیمان میشوند و دیگر سراغ این رشته نمیآیند. انگار این روزها هیچکس بدمینتون را نمیبیند و برایش مهم نیست. با لغو شدن جام خزر که قرار بود دومین رویداد مهم ورزشی کشور باشد آبسردی بر تن کم رمق این ورزش نیز ریخته شد. تصور اینکه ورزشی مانند بدمینتون در استان پهناور مازندران با آنهمه مدال آور و قهرمان کشتی و والیبال بخواهد فرصتی داشته باشد مانند یک خیال بود ولی تمام کارها انجام شده بود، از تبلیغات محیطی و هماهنگی با استاندار تا محل اسکان ورزشکاران خارجی و داخلی. اما ناگهان همه چیز لغو شد و فدارسیون جهانی خبر را جهانی کرد. سال هاست که امیدها از مدیران هم نا امید شده است. نه توانایی در جذب اسپانسر قدرتمند وجود دارد و نه کشاندن ورزشکاران خارجی برای جامی مانند خزر و از همه بدتر نه توانایی اعزام بازیکنان به مسابقات خارجی.
با این روند رشته محبوب و جذاب بدمینتون با سرعت به صخره حرفهای بودن برخورد میکند و تکه تکه هایش را فدراسیون همگانی جمع میکند که این یعنی پایان آرزوهای قهرمانی.