چرا لغات زبان انگلیسی را حفظ می ‌کنی ولی یادت می ‌رود؟

اگه این تجربه رو داری ، باید بدونی تو تنها نیستی . این مشکلیه که اکثر زبان ‌آموز ها باهاش درگیرن ؛ از مبتدی تا حرفه ‌ای . اما خبر خوب اینه که مشکل از تو نیست ، مشکل از روش حفظ کردنه.

به گزارش اقتصاد ایران، به نقل از عصرایران دفترچه لغاتت رو باز می‌ کنی ، چند تا کلمه جدید یاد می‌ گیری ، حتی چند بار هم مرورشون می‌ کنی ، ولی بعد از یکی دو روز ، همه ‌شون محو می ‌شن . حس می‌ کنی وقتت هدر رفته و ناامید می ‌شی . با خودت می ‌گی : مگه من چمه ؟ چرا اینا یادم نمی ‌مونه ؟
بخش اول : چرا لغات زبان انگلیسی را حفظ می ‌کنی ولی یادت می ‌رود ؟
1 _ حفظ کردن خشک ، دشمن حافظه بلند مدته

اگه فقط داری کلمات رو مثل لیست خرید حفظ می‌ کنی ، طبیعیِ که یادت بره . مغز انسان عاشق معناست ، نه لیست . وقتی یه کلمه رو بدون زمینه ، جمله ، یا احساس یاد می ‌گیری ، مغز اون رو بی‌ ربط طبقه‌ بندی می‌ کنه و زود حذفش می ‌کنه .

۲ _ استفاده نکردن مساوی با فراموشی

کلمه ‌ای که یاد گرفتی ولی به کار نبردی ، مثل یه عضله ‌ست که ورزش نکرده . بعد از مدتی تحلیل می ‌ره . مغز همون قدر که قدرتمنده ، همون قدر هم تنبله ! چیزی که استفاده نشه ، براش مهم نیست .

۳ _ مرور نکردن در زمان ‌های طلایی

تحقیقات نشون می‌ دن که مغز انسان برای به خاطر سپردن مطالب ، به مرور های زمان ‌بندی ‌شده نیاز داره . اگه فقط یه ‌بار کلمه ‌ای رو بخونی و رهاش کنی ، تقریباً ۸۰٪ احتمال داره تا ۴۸ ساعت بعد فراموشش کنی .

۴ _ یادگیری بدون احساس یا تصویر سازی

کلماتی که با إحساس ، صدا ، تصویر ، یا خاطره گره بخورن ، دیرتر فراموش می ‌شن . مغز عاشق داستانه . ولی وقتی صرفاً کلمه رو می‌ خونی و می ‌ری سراغ بعدی ، داستانی در کار نیست .

بخش دوم : راه‌ حل ‌هایی انسانی ، واقعی و کاربردی
۱ _ حفظ نکن ، زندگی کن

بجای اینکه کلمه رو بخونی و بزاری کنار ، سعی کن باهاش زندگی کنی . مثلاً کلمه‌ی delighted به معنی خوشحال رو یاد گرفتی ؟

یه جمله بساز : I was delighted when I got your message.

یه خاطره براش بساز . مثلاً یاد اون لحظه ‌ای که پیام دوستی برات اومد و لبخند زدی .

حتی می ‌تونی بنویسیش روی کاغذ و بچسبونیش به آیینه ‌ات .

۲. یادگیری در بستر داستان و سریال

به جای لیست لغات ، برو سراغ دیدن سریال‌ ها ، فیلم ‌ها یا حتی پادکست ‌هایی که از اون کلمات استفاده می ‌کنن .

کلمه ‌ای مثل awkward رو وقتی توی یه سکانس خجالت ‌آور ببینی ، دیگه محاله یادت بره .

۳ تکنیک Spaced Repetition مرور فاصله ‌دار

سیستم ‌هایی مثل Anki یا اپ‌ های مشابه ، مرور کلمات رو دقیقاً در زمان ‌هایی که مغز در حال فراموشی انهاست ، برات یادآوری می‌ کنن . این کار باعث می ‌شه کلمه توی حافظه بلند مدتت جا بگیره .

۴. کلمات رو به زندگی خودت وصل کن

بیا یکم انسانی ‌تر نگاه کنیم . اگه کلمه regret رو فقط بخونی و معنی‌ شو بدونی ، ممکنه فراموشش کنی .

اما اگه یادت بیاد اون روزی رو که یه تصمیم اشتباه گرفتی ، و توی ذهنت بگی I still regret that day…

اون کلمه برای همیشه باهات می ‌مونه .

بخش سوم : اشتباهات رایج در یادگیری لغت
اشتباه ۱ : حفظ کردن لیست ‌های طولانی

۲۰ کلمه در روز ؟ بدون جمله ؟ بدون مثال ؟ مغزت ظرفیت داره ، ولی زورکی نیست . بهترین روش ، یادگیری ۵ تا ۷ کلمه باکیفیت در روزه ، با کاربرد و تکرار .

اشتباه ۲ : ترجمه به زبان مادری

وقتی همیشه داری به فارسی فکر می ‌کنی و ترجمه می ‌کنی ، مغز فقط یه واسطه می ‌سازه . ولی اگه کلمات انگلیسی رو مستقیم با تصویر ، موقعیت یا حس پیوند بدی ، مسیر یادگیری سریع ‌تر و موندگار تر میشه .

اشتباه ۳ : بی ‌تفاوت بودن به کلمه

اگه کلمه برات مهم نباشه ، مغز هم اون رو مهم نمی ‌دونه . پس سعی کن با هر کلمه یه احساس بسازی . مثلاً وقتی کلمه heartbroken رو یاد می ‌گیری ، به لحظاتی فکر کن که این حس رو تجربه کردی .

بخش چهارم : تکنیک ‌های حرفه ‌ای و شخصی ‌سازی شده
ما انسانیم ، نه ماشین . مغز ما مثل یه موتور جادویی‌ عمل می ‌کنه ، اما نه همیشه با سرعت و دقت ثابت . یادگیری زبان دوم ـ مخصوصاً وقتی بزرگ ‌سال هستی ـ یه مسیر پر از پیچ و خم ، توقف و جهشه . بعضی روز ها حس می‌ کنی مغزت مثل اسفنج ، همه چیز رو جذب می ‌کنه . کلمات ، ساختار ها ، جمله ‌ها ، همه توی ذهنت جا می ‌گیرن و با اعتماد به ‌نفس صحبت می ‌کنی .

اما روز هایی هم هست که همه چیز قاطی می ‌شه . کلمه ‌ای که دیروز ده بار خوندی ، امروز یادت نمیاد . ساختاری که فکر می ‌کردی یاد گرفتی ، یه‌ دفعه اشتباه از دهنت می ‌پره . این روز ها آدم رو می ‌ندازه توی دام نا امیدی . با خودت میگی :

مگه من چمه ؟ چرا نمی ‌تونم یاد بگیرم ؟ شاید برای این کار ساخته نشدم

اما دقیقاً همین‌ جاست که باید یه چیز مهم رو یادت بیاد : تو انسان هستی .

یادگیری ، فرآیندی هست . یه منحنی طبیعی داره . توی این منحنی ، افت و خیز وجود داره . هر فراموشی به ‌معنای شکست نیست ، بلکه نشونه ‌ی اینه که مغزت داره تلاش می‌ کنه مسیر های جدید عصبی بسازه. یعنی داره یاد می ‌گیره ، فقط هنوز کامل نشده .

اگه حس می ‌کنی یاد نمی‌ گیری ، به ‌جای سرزنش خودت ، یه نگاه به روش‌ هات بنداز . شاید لازم باشه سبک یادگیریت رو تغییر بدی . گاهی با یه تغییر کوچیک ، مثل استفاده از تصاویر ، داستان ، بازی ، یا تکنیک‌ های تقویت حافظه مثل قلاب معنایی ، همه چیز عوض می ‌شه.
معجزه از جایی شروع می‌ شه که تصمیم می ‌گیری به جای نا امیدی ، دنبال راه ‌حل جدید باشی .
پس دفعه بعد که حس کردی هیچی یادت نمی ‌مونه ، به‌ جای گفتن من نمی ‌تونم ، با لبخند بگو:

من هنوز روش درست رو پیدا نکردم … ولی دارم بهش نزدیک می ‌شم .

اگه بخوای مثل کامپیوتر اطلاعات بریزی توی ذهنت ، در نهایت فقط فراموشی نصیبت می ‌شه . اما اگه بخوای کلمات رو مثل دونه ‌هایی بکاری ، بهشون نور ، آب ، احساس و تکرار بدی ، کم‌ کم یه باغ لغت در ذهنت رشد می ‌کنه .

یادگیری یعنی تجربه ، إحساس ، و تکرار .

لغت‌ ها باید بخشی از زندگیت بشن ، نه فقط بخشی از دفترچه ات .
جمع ‌بندی چرا لغات زبان انگلیسی را حفظ می ‌کنی ولی یادت می ‌رود ؟
مغزت کلماتی رو حفظ می ‌کنه که براش معنا و احساس داشته باشن .

حفظ کردن خشک و لیست‌ وار جواب نمی ‌ده ؛ کلمات باید استفاده بشن .

مرور زمان ‌بندی ‌شده ، تکنیک ‌های بصری و احساسی ، و شخصی ‌سازی یادگیری ، رمز ماندگاری لغاتن .

انسان بودن یعنی فراموش کردن ؛ اما با روش درست ، می ‌تونی به حافظه بلند مدت برسی .

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

  1. واقعا عالیه آدم ها رو تحت تاثیر قرار می دهد
    و انسان رو به تلاش به امید بعد از شکست تشویق می کنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا