برنامه اسرائیل بعد از حمله به ایران چیست؟
بدون درک جنبشهای ضد اشغال، نمیتوان به درستی آنچه در غزه میگذرد را فهمید.
به گزارش اقتصادایران، اگر ملت های منطقه و کشورهای عربی – اسلامی هماهنگ می شدند، هزینه ی تحولات اخیر صرفا بر دوش ملت فلسطین و یمن و شیعیان لبنان و عراق و یا مردم ایران باقی نمی ماند.
در مقابل تهاجم حداکثری و سودای نیل تا فرات، همدلی و عقلانیت حداکثری به همراه مقاومت حداکثری چاره ساز است. آنها خواب های شومی دیده اند که در نوشته ی «جرد کوشنر» نیز آشکار بود و قمار اشغال گری خود را می خواهند به قمار جامعه جهانی صهیونیسم علیه موجودیت فلسطین، جنبش های مقاومت و حتی اگر بتوانند، موجودیت لبنان و لطمات سنگین به ایران تبدیل کنند.
تلاش نتانیاهو برای کشاندن پای لبنان و ایران به جنگ، بهره گیری حداکثری از فرصت ۲۵ روزه تا انتخابات آمریکا و فرصت خطرناک دوماهه پس از آن تا شکل گیری دولت جدید آمریکا و امید بستن به حاتم بخشی ترامپ در صورت پیروزی او در انتخابات فشرده ی آمریکا به همین منظور است.
چنان که می دانیم در دو هفته اخیر فضای جنگی خاورمیانه، بر انتخابات آمریکا اثر گذاشته و رقابت سانتی متری دو کاندیدا به میلیمتری تبدیل شده است و ترامپ به نزدیکترین فاصله رسیده است. گرچه در داستان اخیر، دموکرات ها هم با میدان دادن به نسل کشی و نظامی گری اسرائیل، دست کمی از جمهوری خواهان نداشته اند و چه بسا با این سیاست، بخت انتخاباتی خود را نیز به قمار بگذارند.
این روزها سخن از تهاجم به ایران به بهانه پاسخ به حمله ی موشکی است و روند تحولات، احتمال آن را جدی نشان می دهد. آنها که از بیگانه دعوت می کنند، وطن و ملت را از یاد برده اند. بدانیم، اسرائیل به هیچ قانونی پایبند نیست و اگر کاری نمی کند، یا نمی تواند و یا از عوارض و واکنش آن بیم دارد.
اسرائیل اگر بتواند همه مرزهای قانون و اخلاق و انسانیت را درخواهد نوردید و برای او ایران و عراق و یمن و سوریه و لبنان و غزه و کرانه یکی است. آنها حتی اقدام به تهدید شخصیتی چون آیت الله العظمی سیستانی نموده اند. اسرائیل رژیمی است که به همه همسایگان خود تجاوز کرده و بتواند کشورهای دورتر عربی را هم بی نصیب نخواهد گذاشت.
باید نسبت به اهداف تهاجم و طرح های پنهان و آشکار آنان با توجه به تجربه لبنان، هشیار بود و مدبرانه و با آمادگی کامل عمل کرد و فریب وعده های آمریکا در کنترل اسرائیل یا اختلاف آمریکا و اسرائیل را که در رسانه ها مطرح می شود، نخورد.
آنها ممکن است ضربه ای بزنند، و البته ضربه ای بخورند، گرچه ان شاء الله نهایتا عقب خواهند نشست. آنچه هر ایرانی وطن دوست و هر نهاد مدنی در این مرحله می تواند به انجام برساند، مخالفت با این تهاجم است که ممکن است چرخه ای خطرناک و سرمایه سوز نیز بدنبال داشته باشد به ویژه که تلاش نتانیاهو به کشاندن مستقیم پای آمریکا به معرکه است.
وظیفه حاکمیت دفاع مقتدرانه از میهن و تدبیر و ابتکار در عرصه بین الملل در موازنه ی میدان و موشک با دیپلماسی است تا مهاجم و حامیانش را به تامل و ممانعت وادارد، اما نهادهای مدنی نیز وظیفه ی خود را دارند.
به رغم انتقادهای داخلی از حاکمیت، باور کنیم هر فریاد مدنی در دفاع از تمامیت و حریم میهن، آثار ماندگار خود را در نوع تصمیم و دامنه ی اقدام مهاجم بدنبال دارد، تو یکی نه ای هزاری، تو چراغ خود برافروز. هر یک از ما در برابر هر کلمه و هر سخن و تحلیلی مسئولیم.
نباید، از نابودگران غزه، خدایگانی بسازیم که گویی «کل یوم هو فی شان» هستند. اشغالگران آنقدر که از هراس افکنی و تزلزل در اراده ها سود می برند، چه بسا از اقدامات خود طرفی نمی بندند. آنها ازانسجام ملت ها، عقب نشسته و از شکاف ها پیش می آیند؛ این نقطه فصل جریانات ملی و ضد ملی است.