۵ میلیون افغان ؛تهدید یا فرصت!

سکوت شب زمانی شکست که مردی در تاریکی زن ها را سوار خودرو می کرد و پس از تجاوز به آن ها به طرز وحشیانه ای آنها را به قتل می رساند.

مجید سلطانی/اقتصاد ایران

مهاجرت و دغدغه برای کشور میزبان از قدیم وجود داشته است چه در آلمان و اروپای پس از جنگ دوم جهانی چه در ایران دهه هفتاد به بعد. اما فرق ایران و اروپا در وجوهات مختلف است. ایران با مرزهای آسیب پذیری که دارد همیشه یک فرصت برای مهاجران و مرزنشینان بیگانه محسوب می شود و اگر نگاه امنیتی به این موضوع نشود کشور به شدت دچار دستپاچگی و بحران های محتلفی خواهد شد که امروز شاهد آن هستیم.

فتنه کمونیست ها راه ایران را باز کرد

زمانی که شوروی کمونیست به افغانستان حمله نظامی کرد دو دسته در افغانستان متوئلد شدند دسته اول طرفداران سیستم چپ که مشتاقانه کشور را تقدیم به روس ها کردند و دسته دیگر که به رهبری مسعود با کمونیست ها جنگیدند و از ایران و برخی کشورها حمایت شدند. در این میان مردم عادی از ترس جان خود سمت مرزها هجوم آوردند و ایران و پاکستان کشورهایی بودند که به این مردم رنج کشیده پناه دادند. امام خمینی(ره) به نیروهای نظامی و ساختار سیاسی کشور دستور داد که نهایت همکاری را با آسیب دیدگان انجام دهند و راه به ایران برای افغان ها باز شد و با کشور ایران آشنا شدند.

جنایات و مکافات از نوع افغان

روزهای اول مردم ایران به واسطه مهمان نواز بودن بسیار از دیدن همسایگان جدید در کشور خرسند شدند و این رابطه در حدی صمیمی شد که قرابت فرهنگی و نزدیک بودن آن همه چیز را جذاب تر کرد. اما مشکلات هم در کنار این داستان ها شروع شد تفاوت فرهنگی خود را نشان داد و مشکلات یکی پس از دیگری نمایان شد. شایعات همه چیز را بدتر کرد و مردم بدبین شدند.

خفاش شب انفجار عقلانیت بود

سکوت شب زمانی شکست که مردی در تاریکی زن ها را سوار خودرو می کرد و پس از تجاوز به آن ها به طرز وحشیانه ای آنها را به قتل می رساند. پلیس به شکل اتفاقی قاتل را دستگیر کرد و در همان اول کار افغان بودن این فرد همه چیز را سیاه کرد. مردم به افغان ها بدبین شدند و گارد محکمی بسته شد. مردم دیگر تمایلی به ارتباط برقرار کردن نداشتند و نگاه ها از محبت به تحقیر تغییر کرد. پلیس فرد دستگیر شده را ایرانی اعلام کرد اما به قول رسانه های ها دیگر دیر شده بود و چک اول را مردم خورده بودند و خواب افغان ها به کابوس تبدیل شد.

قتل داریوش مهرجویی تیر آخر بود

همه از خواب ناز بیدار شده بودیم که خبر فجیع ترین قتل ایران توسط چند مرد افغان در فضای مجازی پیچید . داریوش مهرجویی به همراه همسرش بیرحانه سلاخی شده بودند. خبرهای اولیی حاکی از آن بود که چند مرد افغان به قصد انتقام جویی کارگردان مشهور سینما و همسرش را کشتند. خبر کافی بود که یک روزنه مثبت هم وجود نداشته باشد و کافی بود که شما افغان باشید و کینه ایرانی ها را ببینید.

مردم و چهره های هنری خواستار اخراج افغان ها شدند اما کار به این راحتی ها نیست و نمی توان به واسطه احساسی بودن همه چیز را یه شبه نابود کرد.

بزهکاری ها پررنگ شد

نقش اتباع افغانستانی در حادثه تروریستی راسک،  تجاوز هشت افاغنه در یافت آباد به یک دختر بچه ۱۳ ساله ایرانی،تجاوز پدر و پسر افغانی به دختر ۶ ساله ایرانی، آزار دختر بچه ۷ ساله ازسوی مرد افغان ،پرونده جنایی وحشتناک تجاوز ۸ افغانی به دختر ۲۰ ساله ایرانی، بلای دردناکی که ۴ مرد افغان بر سر یک نوجوان ۱۶ ساله ایرانی آوردند، اینها همه تیترهایی است که افغان ها را محکوم به اخراج از کشور می کند و خبرگزاری هایی مانند: رکنا،خبرآنلاین،همشهری و غیره آنها را در طول روز و هفته منتشر می کنند. نتیجه این خبرهای تلخ چیزی نمی شود جز تنفر ایرانی ها از اتباع

طبق آمار رسمی حدود ۵۰۰۰ هزار اتباع افغانی در زندان های ایرانی به سر می برند جرم ها طبقه بندی های مختلف دارند از تجاوز و قتل گرفته تا آدم ربایی و کیف قاپی.

اعدام عده‌ای از مهاجران افغانستانی که اکثراً به جرم حمل مواد مخدر دستگیرشده بودند باعث تنش‌هایی میان دو کشور شده و شهروندان افغانستان بارها علیه این اعدام‌ها در شهرهای کابل و هرات دست به تظاهرات زده‌اند.شاید نگاه اول به سمت نیروی انتظامی باشد و انگشت اتهام به سمت زحمتکشان نشانه رود ولی قضیه فراتر از دستگیری و بازداشت است باید نهادهای سیاسی و قضایی پشت کار باشند تا بشود کاری از پیش برد.

بازیگران افغان نتوانستند مرهمی باشند

روزهای اول وقتی جامعه هنری ایران متوجه شد فرشته حسینی عشق پرسودای نوید محمد زاده است شوکی جالب به وجود آمد مردم هم خوشحال شدند و هم ناراحت خوشحال از این جهت که بهرحال ما ملتی هستیم که قر ابت فرهنگی بسیاری با یکدیگر داریم و از بودن هم لذت می بریم و ناراحت از این جهت که یاد مشکلات و درگیری های به وجود  آمده افتادند . بهرحال مردم پذیرفتند که حسینی عروس ایران باشد و دوستش داشته باشند.

ستاره دیگر در سینمای ایران مرتضی امینی است که با کتک خوردن از رعنا آزادی ور شهر شد در سال ۱۳۷۸ در قم متولد شده است. و دررشته بازیگری در یکی از دانشگاه های تهران فارغ التحصیل شده است و در ۲۱ سالگی با بازی در سریال زخم کاری به شهرت رسیده است.

پدر و مادر مرتضی امینی تبار اصالتا از اقوام تاجیک هستند اما در سال ۱۳۷۵ به ایران مهاجرت کرده اند و در شهر قم ساکن شده اند.

مرتضی امینی تبار در ۱۵ سالگی به عنوان مجری در یک شبکه انگلیسی زبان مشغول شد تا این که به سمت تئاتر سوق پیدا کرد. این بازیگر تئاتر را به صورت حرفه ای در سال ۱۳۹۵ در ۱۷ سالگی شروع کرد و بعد از یکسال با قبولی در رشته بازیگری در دانشگاه به تهران رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت.

دریای مشکلات افغان ها

از حقیقت نباید گذشت که افغان ها در ایران به شدت مشکل دارند اولین مشکل بیمه درمانی است هیچ نهادی آنها را بیمه نمی کند و هم برای کشور ما مشکلات وجود دارد و هم برای افغان ها، هزینه درمانی برای هر کشوری از به شدت غیر قابل تمرکز است و کشورهای جهان حاضر نیستند هزینه درمان را پرداخت کنند. مشکل دوم اینجاست که درست است که توافق‌نامه‌ای که میان سازمان امور پناهندگان، اداره امور اتباع و مهاجرین خارجی و بیمه سلامت به امضا رسید که طی آن بسیاری از مهاجران قانونی در ایران تحت پوشش بیمه قرار می‌گیرند. اما حقیقتا خبری از انجام و وصول این طرح نیست و بسیاری از آنان سردرگم هستند.

تحصیلات که ممنوع شد

کودکان افغان از تحصیل منع شدند  این مطلبی است که حقیقت دارد و تمام قوانینی که در جامعه ابلاغ می شود در حقیقت فقط در حد تئوری است تا عمل.

به‌طور کلی میزان دسترسی کودکان مهاجر افغانستانی به تحصیل در مدارس ایران سیری صعودی داشته است. در سال ۱۳۷۵ فقط ۴۹ درصد از افراد زیر ۱۸ سال افغانستانی در ایران دسترسی به تحصیل داشتند. این رقم در سال ۱۳۹۵ به حدود ۶۹ درصد رسید. پوشش تحصیلی کودکان افغانستانی در مقطع ابتدایی به حدود ۷۱ درصد می‌رسد. اما رقم ترک تحصیل کودکان مهاجر در مقطع متوسطه بالا است و فقط ۴۱ درصد از کودکان بالای ۱۵ سال افغانستانی در مقطع متوسطه به تحصیل ادامه می‌دهند. ورود زودهنگام به بازار کار علت اصلی ترک تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی در مقطع متوسطه اعلام شده است.

اما در دانشگاه مشکلات رنگ و بویی دیگر دارد. بسیاری از رشته ها ممنوع هستند و افغان ها نمی توانند رشته های حساس را انتخاب کنند. رشته های ممنوعه عبارتند از :

فیزیک اتمی

فیزیک هسته‌ای

فیزیک پلاسما

فیزیک ذرات بنیادی

مهندسی پلاسما

مهندسی ایمنی (گرایش بازرسی فنی و حفاظت هواپیما)

مهندسی تعمیر و نگهداری (بالگرد و هواپیما)

مهندسی هوافضا

مهندسی هوانوردی (خلبانی، ناوبری هواپیما، تعمیر و نگهداری هواپیما، خلبانی بالگرد و مراقبت پرواز)

علوم نظامی

الکترونیک هواپیمایی

تعمیر و نگهداری هواپیما

مخابرات هواپیما

مراقبت پرواز

مهندسی رایانه (گرایش رایانش امن)

اکثر رشته‌های فنی و حرفه ای

این رشته های ممنوعه از طرف وزارت علوم برای افغان ها اعلام شده است و کسی نمی تواند از آن استفاده کند و بهره ببرد. بسیاری از افغان ها هم البته علاقه ای به ادامه تحصیل در این رشته ها در ایران ندارند و بیشتر هدف و مقصد کشورهای اروپایی و امریکایی است.

ایران بهشت افغان ها 

ایران را باید حقیقتا بهشت افغان ها نامید از این جهت که درست است مشکلاتی هم وجود دارد اما افغان ها در هچی جای جهان نمی توانند به این راحتی کار کنند و مجوز نداشته باشند، در هیچ کجای جهان یک افغانی به این راحتی نمی تواند از مرز عبور کند و در قلب یک پایتخت شروع به کار کند.شاید باید کمی سوزن به خودمان بزنیم و تا مشکلی پیش می آید فریاد اخراج افغان ها را در بلندگو جار نزنیم.

اگر یک سیستم بی نظم باعث شده کشور به این وضع دچار شود و محله هایی مانند مرتضی گرد در جنوب تهران به افغانستان تبدیل شود و شما جرات رفتن به این مناطق را نداشته باشید اتباع افغانی مقصر نیستند و این سیستم کشور و حاکمیت ما است که نمی تواند ۵ میلیون افغان را سازماندهی کند. چه توجیهی دارد که افغان هایی که برای کشور سود و لطفی ندارند از مالیات و امکانات کشور ما استفاده کنند در بسیاری از کشورهای جهان مانند آلمان،ترکیه و امریکا هم افغان هایی حضور دارند که یا سواد مناسب دانشگاهی دارند و به درد سیستم آن کشور می خورند یا نیروهایی هستند که سرمایه های هنگفتی به کشور وارد می کنند.

برخی از کشورها مانند عمان حتی اجازه ورود افغان ها را برای گردشگری هم نمی دهند.عمان کشوری است که نیمی از آن هندی است یعنی به این معنی که از جمعیت ۵ میلیونی آن ۲.۵ میلیون نفر خارجی هستند و مشکلات به شدت جدی را به وجود آوردند. شاید برای ما هم در آینده نزدیک این مشکلات رقم بخورد و مسئولین ما تازه به فکر بیفتند که این دلسوزی آن روز راهی به جایی نمی برد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته های مشابه

۴ دیدگاه

  1. غیر هم وطن بلاخره غیر هم وطن هست هم وطن درانفجار وترورشخصیت های کشور با دشمن بخاطر ثروت همکاری می کند چه برسد به غیر هم وطن حداقل درسریال ارتش سری دیدیم چقدر خیانتکار وجود داشت مگر درمبارزه میرزاکوچک خان وایلواری ….خیانت نشددرترور دانشمندان خیانت نشد گذشته از آن چقدر به اقتصادکشورمان ضربه وارد می‌شود باید دولت درایران برادران افغان شدیدن تلاش کنند کشورشان دیگر جنگ ندارد باید بروند

  2. هیچ مملکتی اینا رو راه نمیدن مرغ و گوشت و ارزاق یارانه ای رو میخورن و یک ریال بیمه و مالیات نمیدن همیشه هم بی پول هستند و کل درآمدشون هزینه چرس و عیاشی و قمار میشه یک نفر هم بهشون چیزی میگه میزنن و میکشن و در میرن خراب شده خودشون

  3. چه خوب چه بد بایدپذیرفت این میهمان ناخوانده باجمعیت نزدیک به ۱۵میلیون نفری بودنش درایران جدای از مباحث قتل وقاچاق وتجاوز بارزحمات بسیاری رابردوش مردم گذاشته بیکاری جوانان ایرانی کمبود مسکن کمبودفضای آموزشی کمبود فضای بهداشتی دارویی پزشکی تامین آذوقه این افراداینهاتماما باعث میشود که مردم بخودآمده ودیگر خدمات به این اتباع به ظاهر مظلوم ارائه نکنند چراغی که به خانه رواست به مسجدحرام است ضمنااین موضوع فقط شامل افغانهانیست اعراب عراق وسوری وغیره نیز دردسرسازهستند
    ایران که سرای جنگزدگان کل منطقه نیست ایران خودمعضل های جانبی بسیاری دارد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا